شعر بخت بازآيد از سعدي

با استفاده از شعر ها مشاعره كرده و چند شعر حفظ و ياد گرفته.

شعر بخت بازآيد از سعدي

۷۲ بازديد

شعر بخت بازآيد از سعدي

بخت بازآيد از آن در كه يكي چون تو درآيد

روي ميمون تو ديدن در دولت بگشايد

صبر بسيار ببايد پدر پير فلك را

تا دگر مادر گيتي چو تو فرزند بزايد

اين لطافت كه تو داري همه دل‌ها بفريبد

وين بشاشت كه تو داري همه غم‌ها بزدايد

رشكم از پيرهن آيد كه در آغوش تو خسبد

زهرم از غاليه آيد كه بر اندام تو سايد

نيشكر با همه شيريني اگر لب بگشايي

پيش نطق شكرينت چو ني انگشت بخايد

گر مرا هيچ نباشد نه به دنيا نه به عقبي

چون تو دارم همه دارم دگرم هيچ نبايد

دل به سختي بنهادم پس از آن دل به تو دادم

هر كه از دوست تحمل نكند عهد نپايد

با همه خلق نمودم خم ابرو كه تو داري

ماه نو هر كه ببيند به همه كس بنمايد

گر حلالست كه خون همه عالم تو بريزي

آن كه روي از همه عالم به تو آورد نشايد

چشم عاشق نتوان دوخت كه معشوق نبيند

پاي بلبل نتوان بست كه بر گل نسرايد

سعديا ديدن زيبا نه حرامست وليكن

نظري گر بربايي دلت از كف بربايد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.